شکاف بین نسلی: رویارویی جوانان با سالمندان ۷
علی طایفی
● پوشش و نحوه آرایش نسل جوان با سالمندان و والدین نیز ساحت دیگری از شکافهای بین نسلی است که قابل ردیابی است. پوشش شلوار جین، تی شرت، آرایش موی سر و صورت پسران و دختران، ارزشگذاری در خرید پوشاک با مارکهای شناختهشده، استفاده از خوشبو کنندههای متفاوت، اعمال جراحی در تغییر صورت و بدن و اهمیت دادن بدان، تغییر نحوه حجاب اجباری برای دختران نظیر مانتو و روسری، و حتی کشف حجاب و…از دیگر نمودهایی است که نماد تضاد بین نسلی محسوب میگردد.
● دوست یابی دختران و پسران از بین ناهمجنسگرایان پیش از ازدواج و زدوده شدن تدریجی مقوله بکارت در پیش از ازدواج، تن ندادن به ازدواجهای ناخواسته و میل بیشتر به تجرد و افزایش متوسط سن ازدواج بین دختران و پسران نیز نمونههایی از فراتر رفتن از ساختار خانواده و ازدواجی است که پیش از این دارای تقدس و اهمیت ارزشی بود.
دیدارهای مجازی بین دختران و پسران، ملاقاتهای در کافه تریا یا رستورانها، روابط آزاد جنسی با اشکال کاملا متفاوت و بظاهر ضد هنجار بعنوان راهکارهای جایگزین ازدواج و تشکیل خانواده رسمی بنوعی به چالش کشیدن ساختارهایی است که سنتا موجود و واجد ارزش بوده است.
● نسل کودک و جوان در برابر نسل سالمندان و والدین خود، بیشترین اوقات خود را میان همسالان خود در مدارس یا دانشگاه و یا شبکه دوستان خود میگذرانند و برخلاف آنان بزرگسالان و سالمندان اغلب اوقات روزمره خود را در محل کار یا شبکههای خانوادگی سپری میکنند امری که سبب میگردد آموزهها و آموختههای آنان باهم نه تنها متفاوت بلکه در بسیاری موراد متناقض بنماید.
کودکان در هویت یابی کودکی خود، دارای نقش فعال تری بوده و با تماشای فیلمها و کارتونهای جدید، بازیهای متفاوت، سرگرمی و همگسالی با همسالان خود بحدی از کنشگری قراتر رفتهاند که بزرگسالان در موارد بسیاری آنرا بر نتافته و لذا خشونت علیه کودکان و نوجوانان در مدارس و حتی جامعه روبه افزایش کذارده است، گرایشی که بدنبال رام سازی و همسوکردن این نسل با آموزههای مسلط بزرگسالی است.
بااینحال برخی پژوهشهای جهتگیرانه و سفارشی از سوی سازمانها و کارگزاران دولتی تلاش دارند نشان دهند که مقوله شکاف بین نسلی امری غیر واقعی است و با یافتههایی از بالا تعریف شده و تحدید جامعه آماری و تعمیم آن به همه لایهها و اقشار اجتماعی، درصدد پنهان ساختن این پدیده چالش برانگیز هستند. علاوه براین در فضاهای اجتماعی نیز نهادهای انتظامی و نظامی با اجرای طرحهای امنبت اجتماعی و گشتهای ارشاد جوانان در میادین شهری در صدد سرکوب و ازبین بردن نمودهای عینی این پدیده اجتماعی هستند.
نمونهای از این تحقیقات که به بررسی وضعیت سه نسل متوالی در سطح شهر تهران پرداخته، حاکی است جامعه ایرانی از لحاظ نحوه گذران اوقات فراغت، دوستیابی، علائق، نیازها و توجه به زندگی خانوادگی، دارای تفاوتی نیست که نشاندهنده رویارویی دو نسل باشد. طبق این تحقیق با توجه به اهمیت نهاد خانواده، آداب و سنن، هنجارها و نظام ارزشی آن به مثابه مکانیسمی فرانسلی عمل کرده و توانسته است سه نسل را با یکدیگر پیوند دهد. آیینهای اجتماعی موجود در خانواده از قبیل احترام به بزرگان، رعایت حقوق پدر و مادر و تعلق عاطفی به بزرگان، عوامل تعیینکننده این پیوستگی اجتماعی-فرهنگی محسوب میشوند (آزاد ارمکی، ۱۳۸۰).
—————-
منابع:
ارمکی، آزاد )۱۳۸۰، شکاف بین نسلی در ایران
ایران نژاد، ایراهیم )۱۳۸۹، رویکردی نظری بر شکاف نسلی در جامعه ایران (httpE//wwwHispaHir/paper/irannejadHpdf)
پناهی، حسین )۱۳۸۴، شکاف نسلی موجود در ایران و اثر تحصیلات بر آن
تاجیک، محمدرضا )۱۳۸۱(. جامعه ایرانی و شکاف میان نسل ها
ربانی، رسول و فتحیان صفایی نژاد )۱۳۸۲(. فاصله نسلی با تأکید بر وضعیت دینداری و ارزشهای اجتماعی
رحیمی، محمد )۱۳۹۰، شکاف نسلی در رویکردهای جامعه شناختی
روشه، گی )۱۳۶۸، کنش اجتماعی.ترجمه هما زنجانی زاده، کردستان، قدس.
ساروخانی، باقر و مجتبی صداقتی فرد )۱۳۸۸، شکاف نسلی در خانواده ایرانی، دیدگاهها و بینشها
طایفی، علی )۱۳۸۹، نسل پنجمی ها، بمبهای اجتماعی در راهند
معیدفر، سعید )۱۳۸۳(. شکاف نسلی یا گسست فرهنگی.نامه علوم اجتماعی.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1
علی طایفی
● پوشش و نحوه آرایش نسل جوان با سالمندان و والدین نیز ساحت دیگری از شکافهای بین نسلی است که قابل ردیابی است. پوشش شلوار جین، تی شرت، آرایش موی سر و صورت پسران و دختران، ارزشگذاری در خرید پوشاک با مارکهای شناختهشده، استفاده از خوشبو کنندههای متفاوت، اعمال جراحی در تغییر صورت و بدن و اهمیت دادن بدان، تغییر نحوه حجاب اجباری برای دختران نظیر مانتو و روسری، و حتی کشف حجاب و…از دیگر نمودهایی است که نماد تضاد بین نسلی محسوب میگردد.
● دوست یابی دختران و پسران از بین ناهمجنسگرایان پیش از ازدواج و زدوده شدن تدریجی مقوله بکارت در پیش از ازدواج، تن ندادن به ازدواجهای ناخواسته و میل بیشتر به تجرد و افزایش متوسط سن ازدواج بین دختران و پسران نیز نمونههایی از فراتر رفتن از ساختار خانواده و ازدواجی است که پیش از این دارای تقدس و اهمیت ارزشی بود.
دیدارهای مجازی بین دختران و پسران، ملاقاتهای در کافه تریا یا رستورانها، روابط آزاد جنسی با اشکال کاملا متفاوت و بظاهر ضد هنجار بعنوان راهکارهای جایگزین ازدواج و تشکیل خانواده رسمی بنوعی به چالش کشیدن ساختارهایی است که سنتا موجود و واجد ارزش بوده است.
● نسل کودک و جوان در برابر نسل سالمندان و والدین خود، بیشترین اوقات خود را میان همسالان خود در مدارس یا دانشگاه و یا شبکه دوستان خود میگذرانند و برخلاف آنان بزرگسالان و سالمندان اغلب اوقات روزمره خود را در محل کار یا شبکههای خانوادگی سپری میکنند امری که سبب میگردد آموزهها و آموختههای آنان باهم نه تنها متفاوت بلکه در بسیاری موراد متناقض بنماید.
کودکان در هویت یابی کودکی خود، دارای نقش فعال تری بوده و با تماشای فیلمها و کارتونهای جدید، بازیهای متفاوت، سرگرمی و همگسالی با همسالان خود بحدی از کنشگری قراتر رفتهاند که بزرگسالان در موارد بسیاری آنرا بر نتافته و لذا خشونت علیه کودکان و نوجوانان در مدارس و حتی جامعه روبه افزایش کذارده است، گرایشی که بدنبال رام سازی و همسوکردن این نسل با آموزههای مسلط بزرگسالی است.
بااینحال برخی پژوهشهای جهتگیرانه و سفارشی از سوی سازمانها و کارگزاران دولتی تلاش دارند نشان دهند که مقوله شکاف بین نسلی امری غیر واقعی است و با یافتههایی از بالا تعریف شده و تحدید جامعه آماری و تعمیم آن به همه لایهها و اقشار اجتماعی، درصدد پنهان ساختن این پدیده چالش برانگیز هستند. علاوه براین در فضاهای اجتماعی نیز نهادهای انتظامی و نظامی با اجرای طرحهای امنبت اجتماعی و گشتهای ارشاد جوانان در میادین شهری در صدد سرکوب و ازبین بردن نمودهای عینی این پدیده اجتماعی هستند.
نمونهای از این تحقیقات که به بررسی وضعیت سه نسل متوالی در سطح شهر تهران پرداخته، حاکی است جامعه ایرانی از لحاظ نحوه گذران اوقات فراغت، دوستیابی، علائق، نیازها و توجه به زندگی خانوادگی، دارای تفاوتی نیست که نشاندهنده رویارویی دو نسل باشد. طبق این تحقیق با توجه به اهمیت نهاد خانواده، آداب و سنن، هنجارها و نظام ارزشی آن به مثابه مکانیسمی فرانسلی عمل کرده و توانسته است سه نسل را با یکدیگر پیوند دهد. آیینهای اجتماعی موجود در خانواده از قبیل احترام به بزرگان، رعایت حقوق پدر و مادر و تعلق عاطفی به بزرگان، عوامل تعیینکننده این پیوستگی اجتماعی-فرهنگی محسوب میشوند (آزاد ارمکی، ۱۳۸۰).
—————-
منابع:
ارمکی، آزاد )۱۳۸۰، شکاف بین نسلی در ایران
ایران نژاد، ایراهیم )۱۳۸۹، رویکردی نظری بر شکاف نسلی در جامعه ایران (httpE//wwwHispaHir/paper/irannejadHpdf)
پناهی، حسین )۱۳۸۴، شکاف نسلی موجود در ایران و اثر تحصیلات بر آن
تاجیک، محمدرضا )۱۳۸۱(. جامعه ایرانی و شکاف میان نسل ها
ربانی، رسول و فتحیان صفایی نژاد )۱۳۸۲(. فاصله نسلی با تأکید بر وضعیت دینداری و ارزشهای اجتماعی
رحیمی، محمد )۱۳۹۰، شکاف نسلی در رویکردهای جامعه شناختی
روشه، گی )۱۳۶۸، کنش اجتماعی.ترجمه هما زنجانی زاده، کردستان، قدس.
ساروخانی، باقر و مجتبی صداقتی فرد )۱۳۸۸، شکاف نسلی در خانواده ایرانی، دیدگاهها و بینشها
طایفی، علی )۱۳۸۹، نسل پنجمی ها، بمبهای اجتماعی در راهند
معیدفر، سعید )۱۳۸۳(. شکاف نسلی یا گسست فرهنگی.نامه علوم اجتماعی.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1
Telegram
علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
تعهد یک جامعه شناس، پرسشگری از نهادهای قدرت، افشای نابرابری، ستم اجتماعی و جنسیتی، و سلطه طبقاتی است که آزادی و برابری حقوق اجتماعی انسان را تهدید میکند.
https://www.tg-me.com/Musikdelangiz
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tg-me.com/alitayefy
https://www.tg-me.com/Musikdelangiz
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tg-me.com/alitayefy
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
شکاف بیننسلی.pdf
160 KB
شکاف بین نسلی: رویارویی جوانان با سالمندان
علی طایفی
مسئله شکاف بیننسلی از جمله پدیدههای اجتماعی است که با افزایش نسبت سنی کودکان وجوانان در ساختار جمعیت هر جامعهای پدید آمده و در عصر معاصر سخت متأثر از فرایندهای مدرانیزاسیون یا نوسازی در جامعه است. نمود مسئله این گونه است: گروه سنی بزرگی در برابر ارزشها و هنجارهای خانواده/والدین و بزرگسالان/سالمندان میایستد.
برخی معتقدند که شکاف بیننسلی بویژه در جوامعی که در مرحله گذار تاریخی خود از شکل جامعه سنتی به توسعه اجتماعی گام بر میدارند، واقعیتی اجتناب ناپذیر است و بسیاری از جوامع، در مقاطع زمانی مختلف با این پدیده روبرو بودهاند. جامعهای که درمرحله گذار قرارمیگیرد، استعداد و آمادگی بیشتری در جهت ایجاد شکافهای اجتماعی و از جمله شکاف بین نسلی از خود نشان میدهد.
نوشتار را در فایل پیوست مطالعه کنید
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1
علی طایفی
مسئله شکاف بیننسلی از جمله پدیدههای اجتماعی است که با افزایش نسبت سنی کودکان وجوانان در ساختار جمعیت هر جامعهای پدید آمده و در عصر معاصر سخت متأثر از فرایندهای مدرانیزاسیون یا نوسازی در جامعه است. نمود مسئله این گونه است: گروه سنی بزرگی در برابر ارزشها و هنجارهای خانواده/والدین و بزرگسالان/سالمندان میایستد.
برخی معتقدند که شکاف بیننسلی بویژه در جوامعی که در مرحله گذار تاریخی خود از شکل جامعه سنتی به توسعه اجتماعی گام بر میدارند، واقعیتی اجتناب ناپذیر است و بسیاری از جوامع، در مقاطع زمانی مختلف با این پدیده روبرو بودهاند. جامعهای که درمرحله گذار قرارمیگیرد، استعداد و آمادگی بیشتری در جهت ایجاد شکافهای اجتماعی و از جمله شکاف بین نسلی از خود نشان میدهد.
نوشتار را در فایل پیوست مطالعه کنید
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مبادا جیغ بکشی
تجاوز سفید: روایتی برگرفته از واقعیت
علی طایفی
قزبس چشمانش به در بود. هراس همه وجودش را گرفته بود. از مادرش جملات مبهم و درهم برهمی شنیده بود که میگفت شب زفاف هرکاری گفت انجام بده. موهای مجعد و قهوهای روشن داشت. نور آفتاب دم غروب نیمرخ صورتش را روشن کرده بود. رنگ نارنجی کنار بیرنگی نیمه دیگر صورتش تضاد عجیبی داشت. انگار آفتاب زندگی او هم لب بام بود.
چهارده ساله بود که خواستگار داشت. گویی پدرش تصمیم داشت که او باید برود. خانه عرصه تنگی شده بود. مادر خسته از روزگار و ناتوان. پدر هم خمیده از فشار زندگی. بچههای زیادی داشتند.دو پسر و سه دختر. خب دختران هم باید زودتر از خانه دک میشدند. اصلا مهم نبود نامش بخت باشد یا شوربختی. اقتصاد خانواده اولین فاکتور بود. بعد نوبت آبروی خانواده میرسید. قاعده این بود که دختر که به سن بلوغ رسید باید شوهر کند و بچه بیاورد. نقش زن جز مادری و همسری مفهوم دیگری نداشت.
متن اصلی داستان در اینجا
https://www.tg-me.com/Musikdelangiz/27925
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1
تجاوز سفید: روایتی برگرفته از واقعیت
علی طایفی
قزبس چشمانش به در بود. هراس همه وجودش را گرفته بود. از مادرش جملات مبهم و درهم برهمی شنیده بود که میگفت شب زفاف هرکاری گفت انجام بده. موهای مجعد و قهوهای روشن داشت. نور آفتاب دم غروب نیمرخ صورتش را روشن کرده بود. رنگ نارنجی کنار بیرنگی نیمه دیگر صورتش تضاد عجیبی داشت. انگار آفتاب زندگی او هم لب بام بود.
چهارده ساله بود که خواستگار داشت. گویی پدرش تصمیم داشت که او باید برود. خانه عرصه تنگی شده بود. مادر خسته از روزگار و ناتوان. پدر هم خمیده از فشار زندگی. بچههای زیادی داشتند.دو پسر و سه دختر. خب دختران هم باید زودتر از خانه دک میشدند. اصلا مهم نبود نامش بخت باشد یا شوربختی. اقتصاد خانواده اولین فاکتور بود. بعد نوبت آبروی خانواده میرسید. قاعده این بود که دختر که به سن بلوغ رسید باید شوهر کند و بچه بیاورد. نقش زن جز مادری و همسری مفهوم دیگری نداشت.
متن اصلی داستان در اینجا
https://www.tg-me.com/Musikdelangiz/27925
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
جامعهشناسی عشق ۱۰
علی طایفی
دیگر دردنیای معاصر سرکوب و مجازات در انتظار کنش اجتماعی عشقورزی نیست. اگرچه در ساختارهای سنتی در جامعه و نهاد قدرت دینی و سیاسی هنوز هم عشقورزی بمثابه جنایتی مستوجب مکافات تلقی میشود ولی فرد مدرن در جامعه مدرن و امروزه با قدسیزدایی از ناموسی و آبرو و شیخوخیت های دینی، سنی و جنسی به رهاسازی عشق از اسارت سنت و قدرت اهتمام کرده است . عشق در این بستر به امری مطلوب و تجویزی مبدل شده است تا مطرود و تادیبی.
از زمانیکه عشق و اخلاق مرزهای تودرتوی حاکم و محکومی را درنوردیده و به سرزمینهای مستقلی مبدل شدند، دیگر شاهد قربانی کردن عشق و عاشق بنام اخلاق نیستیم. برعکس در دنیای معاصر عاشقی و عشقورزی به پدیدهای اخلاقی مبدل میشود. به بیان دیگر ندانستن عشق و نیازمودن آن، نقیصه و ضعفی شخصیتی از سوی فرد در جامعه محسوب میشود. تابوشکنی و زدایش سایه خونبار ممنوعیت در عشق، میدان و میل به پذیرش اجتماعی عشق و مبارک بودن آن در جامعه، رشد فردی و نیکبختی انسان را افزایش بخشیده است. در این معنا دین و سنت خلع سلاح شده و عشق به سکولاریسم روی آورده است.
سکولاریسم در عشق
اگرچه فرایند سکولاریزاسیون و عرفیشدن آموزههای انسانی، اجتماعی، سیاسی و معرفتی دارای قدمتی چندصد ساله است ولی سکولاریزاسیون و عرفی شدن عشق در ادبیات رسمی درجهان اجتماعی حتی مدرن امری است که با یک تاخیر تاریخی بوقثه پیوست. سکولاریزم سیاسی با جدایی سیاست از حکومت، سکولاریسم فلسفی با زمینیشدن باورهای فلسفی در تبیین هستی اجتماعی انسان و سکولاریزم ادبی با تبدیل متون ادبی و قصص دینی، ربانی و آسمانی به رمانهای رئالیستی و واقعگرا زمینه ظهور یافت. امروزه عشق و عاشقی نیز با عرفیسازی آن و رهاییاش از چنیره دین و سنت و زمینیشدن آن بعنوان یک نیاز اجتماعی و واقعی بشدت سکولار شده است.
در این معنا دیگر رهبران دینی و کلیسا یا مساجد تعیین و تببینکننذه عشق و عاشقی نیستند و اجازه داوری و صدور حکم علیه عاشق و معشوق را نداشته و از این ابزار منع شدهاند. همانطور که تفکیک ساختارها و کارکردهای نهادهای اجتماعی در پروسه مدرنیزاسیون سببساز به حاشیه رفتن دین و رهبران دینی و افکار دینخوی تمامیتخواه در پوستههای محدودتر شد، به همان میزان نیز با نهادسازی و نهادینه شدن عشق، نهادهای دینی مجاز به دخالت در حوزه عشق و عشقورزی را نیستند.
دراین فرایند بجای رهبران دینی، کنشگران جدیدی وارد عمل شده و آموزش عشق عاشقی را پیشه کردهاند. روانشناسان، معلمان آموزشیار اجتماعی، نویسندگان، رماننویسان، فیلمنامه نویسان و فیلمسازان، هنرمندان نقاشی و طراحی و.. به رهبران و راهبران عشقورزی مبدل شدهاند. در پهنهای حتی از این فراتر میتوان شاهد بود که در نهاد نوین عشق دیگر رهبری، مصادیق خود را از دست داده و عشقورزی به یک تجربه فردی و خاص مبدل شده است. این تحول ناشی از تنوع روحیات، خلقیات، دانش و بینش، تجربه و تربیت و میل و گرایش فرد در جامعه بوقوع پیوسته است.
ادامه دارد
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1
علی طایفی
دیگر دردنیای معاصر سرکوب و مجازات در انتظار کنش اجتماعی عشقورزی نیست. اگرچه در ساختارهای سنتی در جامعه و نهاد قدرت دینی و سیاسی هنوز هم عشقورزی بمثابه جنایتی مستوجب مکافات تلقی میشود ولی فرد مدرن در جامعه مدرن و امروزه با قدسیزدایی از ناموسی و آبرو و شیخوخیت های دینی، سنی و جنسی به رهاسازی عشق از اسارت سنت و قدرت اهتمام کرده است . عشق در این بستر به امری مطلوب و تجویزی مبدل شده است تا مطرود و تادیبی.
از زمانیکه عشق و اخلاق مرزهای تودرتوی حاکم و محکومی را درنوردیده و به سرزمینهای مستقلی مبدل شدند، دیگر شاهد قربانی کردن عشق و عاشق بنام اخلاق نیستیم. برعکس در دنیای معاصر عاشقی و عشقورزی به پدیدهای اخلاقی مبدل میشود. به بیان دیگر ندانستن عشق و نیازمودن آن، نقیصه و ضعفی شخصیتی از سوی فرد در جامعه محسوب میشود. تابوشکنی و زدایش سایه خونبار ممنوعیت در عشق، میدان و میل به پذیرش اجتماعی عشق و مبارک بودن آن در جامعه، رشد فردی و نیکبختی انسان را افزایش بخشیده است. در این معنا دین و سنت خلع سلاح شده و عشق به سکولاریسم روی آورده است.
سکولاریسم در عشق
اگرچه فرایند سکولاریزاسیون و عرفیشدن آموزههای انسانی، اجتماعی، سیاسی و معرفتی دارای قدمتی چندصد ساله است ولی سکولاریزاسیون و عرفی شدن عشق در ادبیات رسمی درجهان اجتماعی حتی مدرن امری است که با یک تاخیر تاریخی بوقثه پیوست. سکولاریزم سیاسی با جدایی سیاست از حکومت، سکولاریسم فلسفی با زمینیشدن باورهای فلسفی در تبیین هستی اجتماعی انسان و سکولاریزم ادبی با تبدیل متون ادبی و قصص دینی، ربانی و آسمانی به رمانهای رئالیستی و واقعگرا زمینه ظهور یافت. امروزه عشق و عاشقی نیز با عرفیسازی آن و رهاییاش از چنیره دین و سنت و زمینیشدن آن بعنوان یک نیاز اجتماعی و واقعی بشدت سکولار شده است.
در این معنا دیگر رهبران دینی و کلیسا یا مساجد تعیین و تببینکننذه عشق و عاشقی نیستند و اجازه داوری و صدور حکم علیه عاشق و معشوق را نداشته و از این ابزار منع شدهاند. همانطور که تفکیک ساختارها و کارکردهای نهادهای اجتماعی در پروسه مدرنیزاسیون سببساز به حاشیه رفتن دین و رهبران دینی و افکار دینخوی تمامیتخواه در پوستههای محدودتر شد، به همان میزان نیز با نهادسازی و نهادینه شدن عشق، نهادهای دینی مجاز به دخالت در حوزه عشق و عشقورزی را نیستند.
دراین فرایند بجای رهبران دینی، کنشگران جدیدی وارد عمل شده و آموزش عشق عاشقی را پیشه کردهاند. روانشناسان، معلمان آموزشیار اجتماعی، نویسندگان، رماننویسان، فیلمنامه نویسان و فیلمسازان، هنرمندان نقاشی و طراحی و.. به رهبران و راهبران عشقورزی مبدل شدهاند. در پهنهای حتی از این فراتر میتوان شاهد بود که در نهاد نوین عشق دیگر رهبری، مصادیق خود را از دست داده و عشقورزی به یک تجربه فردی و خاص مبدل شده است. این تحول ناشی از تنوع روحیات، خلقیات، دانش و بینش، تجربه و تربیت و میل و گرایش فرد در جامعه بوقوع پیوسته است.
ادامه دارد
درصورت علاقمندی بازنشر دهید
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1
Telegram
علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
تعهد یک جامعه شناس، پرسشگری از نهادهای قدرت، افشای نابرابری، ستم اجتماعی و جنسیتی، و سلطه طبقاتی است که آزادی و برابری حقوق اجتماعی انسان را تهدید میکند.
https://www.tg-me.com/Musikdelangiz
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tg-me.com/alitayefy
https://www.tg-me.com/Musikdelangiz
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tg-me.com/alitayefy
یکصد سال مبارزه با اعدام
علی طایفی
اولین خواست لغو مجازات اعدام قریب یکصد سال پیش از سوی فرقه سوسیالیست ایران به رهبری سلیمانمیرزا اسکندری مطرح شد. او نخست عضو فرقه دمکرات و سپس حزب سوسیالیست ایران بود و در سالهای پایانی عمر خود عضو حزب توده شد. فرقه اجتماعیون عامیون یا سوسیال دمکرات ها در ایران در ابتدای سال ۱۳۰۰ قریب صد سال پیش تاسیس شد. در سند این حزب سیاسی از جمله این دو مطالبه مطرح بود: آزادی زنان و لغو مجازات اعدام که به زبان آن دوره آزادی نسوان و موقوفی مجازات اعدام بود.
اگرچه اندیشه لغو اعدام قدمتی صدساله دارد ولی در طی سه دوره حاکمیت پهلویها و سپس جمهوری اسلامی، اعدام همواره روش زاجره و خشونت بار تادیب و تنبیه اجتماعی بوده و هست.
جنبش ضد اعدام بر این باور است که اعدام یک قتل و جنابت حکومتی و سیاسی است و سببساز نهادینه شدن خشونت و جنایت در جامعه است. حکومت دینی ایران در طی ۴۵ سال حکومت خود بیش از ۴۵ هزار نفر را اعدام کرده و از نظر نسبت آن به جمعیت خود دارای رتبه نخست اعدام درجهان است.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1
علی طایفی
اولین خواست لغو مجازات اعدام قریب یکصد سال پیش از سوی فرقه سوسیالیست ایران به رهبری سلیمانمیرزا اسکندری مطرح شد. او نخست عضو فرقه دمکرات و سپس حزب سوسیالیست ایران بود و در سالهای پایانی عمر خود عضو حزب توده شد. فرقه اجتماعیون عامیون یا سوسیال دمکرات ها در ایران در ابتدای سال ۱۳۰۰ قریب صد سال پیش تاسیس شد. در سند این حزب سیاسی از جمله این دو مطالبه مطرح بود: آزادی زنان و لغو مجازات اعدام که به زبان آن دوره آزادی نسوان و موقوفی مجازات اعدام بود.
اگرچه اندیشه لغو اعدام قدمتی صدساله دارد ولی در طی سه دوره حاکمیت پهلویها و سپس جمهوری اسلامی، اعدام همواره روش زاجره و خشونت بار تادیب و تنبیه اجتماعی بوده و هست.
جنبش ضد اعدام بر این باور است که اعدام یک قتل و جنابت حکومتی و سیاسی است و سببساز نهادینه شدن خشونت و جنایت در جامعه است. حکومت دینی ایران در طی ۴۵ سال حکومت خود بیش از ۴۵ هزار نفر را اعدام کرده و از نظر نسبت آن به جمعیت خود دارای رتبه نخست اعدام درجهان است.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1
جامعهشناسی عشق ۱۱
علی طایفی
استانداردسازی عشق.
استانداردسازی یک عارضه یا تله اجتماعی است که بطور مداوم درپی ایجاد و یا یافتن و بافتن ساختارهای یکسان و همهشمولاست. در این میان چنین ویروسی دامان عشق و عاشقی را هم فراکرفته است. بخش بزرگی از نهادهای قدرت ایدیولوژیک، تمامیتخواه، سنتگرا، محافظهکار و حتی در برخی نهادهای شبهعلم در پی چنین استانداردهایی است. عمده هدف چنین نگرشی نیز بر این مبناست که بتواند افراد و امیال آنان را تحت کنترل در آورد. حتی در مواردی برخی از پژوهشگران در خدمت قدرت و روانشناسان زرد در پی الگوسازیهایی برای رفتار انسانی از جمله عشق هستند که بتوانند ضرایب انحراف از معیار در عشق را وارسی و کنترل کنند.
سختانگاری و عدم انعطافپذیری در فهم و تحلیل عشق بعنوان یکی از انواع پدیدههای اجتماعی از دیگر بلایایی است که دیگر رنگی بر رخ تحلیلهای مورد پسند و واقعی نمیکشد. تعصب در اینجا از کانونیترین زنجیرهایی است که درپی مهار انسان در زیر مهمیز ارزشها و هنجارهای از قبل موجود برای حفظ نظم اجتماعی است. در چنین باوری هر انسانی حق عاشق شدن ندارد، همیشه فرصت عاشقی وجود ندارد، عاشقی یک افسانه و دروغ است و در نهایت عاشقی یعنی تباهی و فریب خود و دیگری. در این ادبیات که دیگر از میان تهی شده است عشق یک گناه و معصیت است.
عشق و ازخودبیگانگی.
پدیده ازخودبیگانگی از بزرگترین پدیدههای دنیای پیشامدرن است که همچنان تا امروز جانسختی نشان داده و میدهد. در جهان اجتماعی پیشامدرن فرد عاشق را فردی ازخودبیگانه شده معرفی میکردند که دستخوش نوعی شیدایی بیمارگونه است. اما در عصر جدید، عشق شکی از فرار از ازخودبیگانگی است. به تعبیر دیگر انسانی که عشق نورزیده، شربت عاشقی ننوشیده و از مستی آن نشئه نشده باشد، فردی است گمگشته، ازخودبیگانه و مسخ شده. در چنین ادبیاتی انسان با یافتن معشوق و تجربه زیسته عشق، در پی بازگشت به خویشتن و خودیابی است. و این خودشناسی آغاز رهایی انسان است.
عشق و اقتصاد.
طبق نظر استون تحولات اقتصادی در بازار کار و شیوه تولید و بهداشت عمومی سببساز افزایش میل به عشقورزی در امر ازدواج شده است. بدین معنا که زنان با ورود به بازار کار، استقلال مالی، کسب آزادیهای اجتماعی و رهایی از قیود هنجارهای محیطی توانایی بیشتزی در عشقورزی و میل به عاشقی یافتهاند. در این میان افزایش آگاهی اجتماعی، تغییر رویکرد زنان به مطالبات اجتماعی و تحولات اقتصادی موقعیت آنان، زمینهساز انتخاب فرد معشوق در بین زنان شده و زنان را به عامل و اکتورهای موثر در دنیای عشق مبدل ساخته است. بطوریکه همین افزایش نرخ مشارکت زنان در توسعه فهم و مطالبات عشق، سیب تغییر و بهبود عشق درجامعه و مردان نیز شده است.
تجارت و عشق.
گرچه در جوامع سنتی پدیده عشق نادر و نادرست بود ولی در عصر معاصر عشق با دنیای تجارت و کسب و کار نیز پیوند بیشتری خورده است. مجموعه فرایند تجاری شدن عشق سیب شده است که عشق، عاشق و معشوق به ابژهسازی زنان و مردان در پروسه عشقورزی پرداخته و از ابزارهای مختلفی برای سودجویی از آن بهره میبرند. تولید فیلم و سریال درباره عشق، عشقهای پنهانی، عشق میان اعضای یک خانواده، عشق به همجنس و ناهمجنس، عشقهای رمانتیک، و دراماتیک یکی از این نمونههاست. در نهایت تولید ابزارها و محصولات فرهنگی و بهداشتی و هنری برای تقویت پروتوتایپها یا الگوهای کهن عشقورزی نیز در راستای تزریق و کسب پول برای صاحبان بنگاههای مرتبط است. عشق در این بستر به یک کالای شیک و سازگار با مذاقهای متفاوت محسوب میگردد.
ادامه دارد
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1
علی طایفی
استانداردسازی عشق.
استانداردسازی یک عارضه یا تله اجتماعی است که بطور مداوم درپی ایجاد و یا یافتن و بافتن ساختارهای یکسان و همهشمولاست. در این میان چنین ویروسی دامان عشق و عاشقی را هم فراکرفته است. بخش بزرگی از نهادهای قدرت ایدیولوژیک، تمامیتخواه، سنتگرا، محافظهکار و حتی در برخی نهادهای شبهعلم در پی چنین استانداردهایی است. عمده هدف چنین نگرشی نیز بر این مبناست که بتواند افراد و امیال آنان را تحت کنترل در آورد. حتی در مواردی برخی از پژوهشگران در خدمت قدرت و روانشناسان زرد در پی الگوسازیهایی برای رفتار انسانی از جمله عشق هستند که بتوانند ضرایب انحراف از معیار در عشق را وارسی و کنترل کنند.
سختانگاری و عدم انعطافپذیری در فهم و تحلیل عشق بعنوان یکی از انواع پدیدههای اجتماعی از دیگر بلایایی است که دیگر رنگی بر رخ تحلیلهای مورد پسند و واقعی نمیکشد. تعصب در اینجا از کانونیترین زنجیرهایی است که درپی مهار انسان در زیر مهمیز ارزشها و هنجارهای از قبل موجود برای حفظ نظم اجتماعی است. در چنین باوری هر انسانی حق عاشق شدن ندارد، همیشه فرصت عاشقی وجود ندارد، عاشقی یک افسانه و دروغ است و در نهایت عاشقی یعنی تباهی و فریب خود و دیگری. در این ادبیات که دیگر از میان تهی شده است عشق یک گناه و معصیت است.
عشق و ازخودبیگانگی.
پدیده ازخودبیگانگی از بزرگترین پدیدههای دنیای پیشامدرن است که همچنان تا امروز جانسختی نشان داده و میدهد. در جهان اجتماعی پیشامدرن فرد عاشق را فردی ازخودبیگانه شده معرفی میکردند که دستخوش نوعی شیدایی بیمارگونه است. اما در عصر جدید، عشق شکی از فرار از ازخودبیگانگی است. به تعبیر دیگر انسانی که عشق نورزیده، شربت عاشقی ننوشیده و از مستی آن نشئه نشده باشد، فردی است گمگشته، ازخودبیگانه و مسخ شده. در چنین ادبیاتی انسان با یافتن معشوق و تجربه زیسته عشق، در پی بازگشت به خویشتن و خودیابی است. و این خودشناسی آغاز رهایی انسان است.
عشق و اقتصاد.
طبق نظر استون تحولات اقتصادی در بازار کار و شیوه تولید و بهداشت عمومی سببساز افزایش میل به عشقورزی در امر ازدواج شده است. بدین معنا که زنان با ورود به بازار کار، استقلال مالی، کسب آزادیهای اجتماعی و رهایی از قیود هنجارهای محیطی توانایی بیشتزی در عشقورزی و میل به عاشقی یافتهاند. در این میان افزایش آگاهی اجتماعی، تغییر رویکرد زنان به مطالبات اجتماعی و تحولات اقتصادی موقعیت آنان، زمینهساز انتخاب فرد معشوق در بین زنان شده و زنان را به عامل و اکتورهای موثر در دنیای عشق مبدل ساخته است. بطوریکه همین افزایش نرخ مشارکت زنان در توسعه فهم و مطالبات عشق، سیب تغییر و بهبود عشق درجامعه و مردان نیز شده است.
تجارت و عشق.
گرچه در جوامع سنتی پدیده عشق نادر و نادرست بود ولی در عصر معاصر عشق با دنیای تجارت و کسب و کار نیز پیوند بیشتری خورده است. مجموعه فرایند تجاری شدن عشق سیب شده است که عشق، عاشق و معشوق به ابژهسازی زنان و مردان در پروسه عشقورزی پرداخته و از ابزارهای مختلفی برای سودجویی از آن بهره میبرند. تولید فیلم و سریال درباره عشق، عشقهای پنهانی، عشق میان اعضای یک خانواده، عشق به همجنس و ناهمجنس، عشقهای رمانتیک، و دراماتیک یکی از این نمونههاست. در نهایت تولید ابزارها و محصولات فرهنگی و بهداشتی و هنری برای تقویت پروتوتایپها یا الگوهای کهن عشقورزی نیز در راستای تزریق و کسب پول برای صاحبان بنگاههای مرتبط است. عشق در این بستر به یک کالای شیک و سازگار با مذاقهای متفاوت محسوب میگردد.
ادامه دارد
درصورت علاقمندی بازنشر دهید
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1
Telegram
علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
تعهد یک جامعه شناس، پرسشگری از نهادهای قدرت، افشای نابرابری، ستم اجتماعی و جنسیتی، و سلطه طبقاتی است که آزادی و برابری حقوق اجتماعی انسان را تهدید میکند.
https://www.tg-me.com/Musikdelangiz
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tg-me.com/alitayefy
https://www.tg-me.com/Musikdelangiz
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tg-me.com/alitayefy
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
جامعهشناسی عشق ۱۳
علی طایفی
عشق و علم.
هرچه از گذشته فاصله گرفته و به عصر کنونی نزدیکتر میشویم، پدیده عشق مانند بسیاری از پدیدههای اجتماعی دیگر بیشتر مفهومسازی و نظریهپردازی شده و میشود. در اعصار پیشامدرن میتوان شواهد مکتوب بسیاری یافت که از متون دینی، عرفانی و فلسفی و از متون ادبی تا هنری به این پدیده اشاره داشته و تلاش شده است که به تبیین آن در متن هر جامعه در برهه خاص زمانی پرداخته شود. اما در طی دوره تحقق مدرنیزاسیون در جامعه و نهادهای آن مفهوم عشق از ابعاد مختلف خاصه جامعه شناسی و روانشناسی مورد مداقه و تحلیل قرار گرفته است.
امروزه در بازار نشر اندیشه و نظریهها شاهد آثار متعدد علمی و تیوریک پیرامون زمینهها، تاریخ، مفهومشناسی، معرفتشناسی و هویتشناسی عشق هستیم. فقط مروری بر نظریهها و نظریهپردازان جامعهشناسی پیرامون عشق نشان میدهد صدها کتاب و هزاران مقاله درباره این پدیده تولید و تحقیق شده است. هویت عشق در دنیای معاصر اساسا مستقل از دستگاه نظری مختلف خواه در نقد و خواه در مدح آن مورد واکاوی قرار گرفته است. از نخستین جامعهشناسان کلاسیک مانند مارکس، زیمل، وبر، دورکهایم تا معاصران این شاخه علمی نظیر گیدنز و لاکان، به نظریهپردازی درباره عشق پرداختهاند.
میتوان چنین مدعی شد که پدیده عشق در طول تاریخ بشر هرگز شاهد چنین مفهومپردازی نبوده است. همچنین برای نخستین بار عشق به مفهومی بینرشتهای مبدل شده است بطوریکه از تاریخ تا اقتصاد و از سیاست تا روانشناسی و جامعهشناسی تحقیقات و متون بسیاری به رشته تحریر درآمده است. عشق در دنیای معاصر با فاصله گرفتن از دین و فلسفه و رهبران آن، در تبیین هویت خود عمدتا سراغ علم میرود. از این منظر پیامدهای ناخواسته، دردآلود و آسیبزای عشق مرجعی جز روانشناس نمییابد.
عشق و آینده
اگرچه دورکهایم معتقد بود کلا دو نوع عشق وجود دارد؛ یکی عشق خانوادگی مبتنی بر وظیفه و دیگری، عشق به پارتنر یا شریک جنسی ولی معتقدم ماهیت عشق و تعریف آن بسیار متفاوت است. بنظر من تنها پارامتری که به کاراکتر عشق و عاشق جان میبخشد، ترکیب متجانسی از دو عنصر هارمونیک و هورمونیک است. مهمترین شاخص فیزیکی عشق نیز در این معنا تپش قلب است. هیچ عشقی مانند عشق به فرزند، والدین، وطن، ایدیولوژی و هرگونه دیگری دارای چنین مشخصهای نیست. این عشق مبتنی بر پشن یا شوق عمیق فارغ از احساس وظیفه یا اخلاق اجتماعی مبتنی بر بایستگی است. عشقهای آینده به تفکیک دقیقتر مرز اینگونه احساسات عاطفی و تدارک احساسی خواهند پرداخت. در این معنا سایر عشقهای مطرح در ادبیات عشق و عاشقی چیزی جز دوست داشتن، علاقه شدید مانیاکی و صرف حس عاطفی نیست و دیگر عشق محسوب نمیشود.
تقابل عقل و دل در ادبیات جامعهشناسی چالش مطرحی است که بشدت دیرینه است. نیکلاس لومان از عشق بعنوان شور فراوان یا پشن و رمزگذاری رابطه جنسی صحبت میکند؛ دگرگونی شکلی رابطه جنسی از نظر گیدنز؛ آشفتگی نرمال عشق به تعبیر اولریخ بک؛ یا عشق سیال درپیوند انسانی و آسیبپذیری آن به زبان زیگموند باومن؛ همه پیرامون تمایز عقل و دلی است که گویا در دو جهان متفاوت و متضاد بسر برده و به کارکرد خود میپردازند. ماکس وبر بر این باور بود که اکثر ادیان از نظر اجتماعی مبانی پیوند و همبستگی عاطفی اجتماعی را از ساختار تعلقات همجواری در ساختار اتنیکی به تعلقات برادروارانه درساختار دینی یا الگوی برادارنه کمونیزم عشق متحول کرده است.
ادامه دارد
درصورت علاقمندی بازنشر دهید
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1
علی طایفی
عشق و علم.
هرچه از گذشته فاصله گرفته و به عصر کنونی نزدیکتر میشویم، پدیده عشق مانند بسیاری از پدیدههای اجتماعی دیگر بیشتر مفهومسازی و نظریهپردازی شده و میشود. در اعصار پیشامدرن میتوان شواهد مکتوب بسیاری یافت که از متون دینی، عرفانی و فلسفی و از متون ادبی تا هنری به این پدیده اشاره داشته و تلاش شده است که به تبیین آن در متن هر جامعه در برهه خاص زمانی پرداخته شود. اما در طی دوره تحقق مدرنیزاسیون در جامعه و نهادهای آن مفهوم عشق از ابعاد مختلف خاصه جامعه شناسی و روانشناسی مورد مداقه و تحلیل قرار گرفته است.
امروزه در بازار نشر اندیشه و نظریهها شاهد آثار متعدد علمی و تیوریک پیرامون زمینهها، تاریخ، مفهومشناسی، معرفتشناسی و هویتشناسی عشق هستیم. فقط مروری بر نظریهها و نظریهپردازان جامعهشناسی پیرامون عشق نشان میدهد صدها کتاب و هزاران مقاله درباره این پدیده تولید و تحقیق شده است. هویت عشق در دنیای معاصر اساسا مستقل از دستگاه نظری مختلف خواه در نقد و خواه در مدح آن مورد واکاوی قرار گرفته است. از نخستین جامعهشناسان کلاسیک مانند مارکس، زیمل، وبر، دورکهایم تا معاصران این شاخه علمی نظیر گیدنز و لاکان، به نظریهپردازی درباره عشق پرداختهاند.
میتوان چنین مدعی شد که پدیده عشق در طول تاریخ بشر هرگز شاهد چنین مفهومپردازی نبوده است. همچنین برای نخستین بار عشق به مفهومی بینرشتهای مبدل شده است بطوریکه از تاریخ تا اقتصاد و از سیاست تا روانشناسی و جامعهشناسی تحقیقات و متون بسیاری به رشته تحریر درآمده است. عشق در دنیای معاصر با فاصله گرفتن از دین و فلسفه و رهبران آن، در تبیین هویت خود عمدتا سراغ علم میرود. از این منظر پیامدهای ناخواسته، دردآلود و آسیبزای عشق مرجعی جز روانشناس نمییابد.
عشق و آینده
اگرچه دورکهایم معتقد بود کلا دو نوع عشق وجود دارد؛ یکی عشق خانوادگی مبتنی بر وظیفه و دیگری، عشق به پارتنر یا شریک جنسی ولی معتقدم ماهیت عشق و تعریف آن بسیار متفاوت است. بنظر من تنها پارامتری که به کاراکتر عشق و عاشق جان میبخشد، ترکیب متجانسی از دو عنصر هارمونیک و هورمونیک است. مهمترین شاخص فیزیکی عشق نیز در این معنا تپش قلب است. هیچ عشقی مانند عشق به فرزند، والدین، وطن، ایدیولوژی و هرگونه دیگری دارای چنین مشخصهای نیست. این عشق مبتنی بر پشن یا شوق عمیق فارغ از احساس وظیفه یا اخلاق اجتماعی مبتنی بر بایستگی است. عشقهای آینده به تفکیک دقیقتر مرز اینگونه احساسات عاطفی و تدارک احساسی خواهند پرداخت. در این معنا سایر عشقهای مطرح در ادبیات عشق و عاشقی چیزی جز دوست داشتن، علاقه شدید مانیاکی و صرف حس عاطفی نیست و دیگر عشق محسوب نمیشود.
تقابل عقل و دل در ادبیات جامعهشناسی چالش مطرحی است که بشدت دیرینه است. نیکلاس لومان از عشق بعنوان شور فراوان یا پشن و رمزگذاری رابطه جنسی صحبت میکند؛ دگرگونی شکلی رابطه جنسی از نظر گیدنز؛ آشفتگی نرمال عشق به تعبیر اولریخ بک؛ یا عشق سیال درپیوند انسانی و آسیبپذیری آن به زبان زیگموند باومن؛ همه پیرامون تمایز عقل و دلی است که گویا در دو جهان متفاوت و متضاد بسر برده و به کارکرد خود میپردازند. ماکس وبر بر این باور بود که اکثر ادیان از نظر اجتماعی مبانی پیوند و همبستگی عاطفی اجتماعی را از ساختار تعلقات همجواری در ساختار اتنیکی به تعلقات برادروارانه درساختار دینی یا الگوی برادارنه کمونیزم عشق متحول کرده است.
ادامه دارد
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1
Telegram
علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
تعهد یک جامعه شناس، پرسشگری از نهادهای قدرت، افشای نابرابری، ستم اجتماعی و جنسیتی، و سلطه طبقاتی است که آزادی و برابری حقوق اجتماعی انسان را تهدید میکند.
https://www.tg-me.com/Musikdelangiz
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tg-me.com/alitayefy
https://www.tg-me.com/Musikdelangiz
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tg-me.com/alitayefy
جامعهشناسی عشق ۱۴
علی طایفی
برخلاف وبر که معتقد بود عشق دینی، عشقی برادارنه و انساندوستانه بود ولی این دین انسانی به بیان وبر، بشدت مردانه و مبتنی بر برادری بود؛ جایی که زن، مادری و خواهری در آن نقشی نداشت. در عصر پسامدرن، عشق مبتنی بر دیدمان دینی با ظهور خردگرایی، سکولاریزم، پلورالیزم و بروکراتیزم رخت بربست و به نظر وی چنین تمایزی دیگر در جهان معاصر نیز رنگ باخته است. بنظر وبر در دنیای معاصر در ساختار سرمایهگذاری خرد کارآمد، محاسبهگر، پیشبینیپذیر و عقل ابزاری جایگزین عشق برادرانه دینی شد و عشقهای ایثارگرایانه دینی جای خود را به عشقهای اگوییستی یا خودمحورانه مبتنی بر سودخواهی فردی در نظام سرمایهگذاری داد.
از نظر سوروکین عشق پدیدهای است حیاتبخش، درمانگر ترس، قدرتی خلاق برای نیکبختی فوقالعاده، و درمانی است برای چارهجویی تنفر، مصیبت، خودکشی، جنون، مرگ و فروپاشی انسان و در نهایت وسیلهای برای فرارفتن از مرزهای محدود اگوی کوتهنظرانه انسان است. اوبرخلاف فروید در تحلیل شخصیت انسان به چهار لایه آگاهی تودرتو قایل است: ناآگاهی بیولوژیک، آگاهی زیستشناختی، آگاهی اجتماعی و در نهایت فراآگاهی یا آگاهی متعالی. از نظر او عشق در این مرحله فراآگاهی رشد و متبلور میشود. این نقطه تحولی، نهایت حقیقت، زیبایی و نیکسرشتی است و نمایانگر نوک کوه کشفیات و دستاوردهای انسان در عرصههای مختلف فعالیت انسان نظیر علم، فلسفه، دین، اخلاق، فناوری و .. است. از نظر او اینهمه منبع نهایی انرژی عشق به حساب میآید. او معتقد بود راه رهایی انسان بازگشت به عشقهای دیگرخواهانه است.
سوروکین با ابداع مفهوم امیتولوژی بدنبال تبیین رفاقت و صمیمیت نوع انسان به همنوع خود بود جایی که عشق ایثارگرایانه بارور میشود. اگرچه بنظر من روند تحول عشق مانند بسیاری از پدیدههایاجتماعی لزوما تکاملی و یکخطی نیست و دارای یک فرایند تحولی مارپیچی و سپیرال است که در هر برهه تاریخ میتوان شقوق و رسوخی از کاراکتر پیشین هر پدیده مانند عشق را جستجو و بازیابی کرد ولی عشق در آینده به کانونی ترین نیاز انسان مبدل میشود. از هم اینک میتوان شاهد بود که چگونه عشق در زندگی انسان امروز تاثیرات شگرف گذارده است.
در برنمایی گوشههایی از این عشقمرکزی در زندگی انسان امروز و فردا باید گفتار جنبش ضد جنگ تا فمینیزم، از دفاع از حقوق کودک تا همه گرایشهای جنسی، از ادبیات تا دنیای سینما و فیلم، و از ادبیات شعر و رمان تا تحقیقات و مطالعات و حتی اقتصاد و سیاست ، عشق به کانونیترین دغدغه بشر مبدل شده است. به بیان دیگر حتی انزجارستیزی یا نفرتهای مجازی در عصر معاصر راهی جز پایکوبی برای پایکوبی جشن تولد و تکثیر عشق ندارد. به بیان دیگر یکی از چارهجوییهای اساسی مسایل انسانی و اجتماعی جهان معاصر از خودکشی تا جنگ، و ازخودبیگانگی تا مسخ و دلگمگشتگی در هویت انسان امروز، عبارت از عشق و عاشقی است.
درصورت علاقمندی بازنشر دهید
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1
———————————
منابع
Kärlek mer än att älska, Rebecca Wånstrem,
https://www.duo.uio.no/bitstream/handle/10852/104784/Masteruppsats-Rebecca-W-ngstr-m.pdf?sequence=1&isAllowed=y
För kärlekens skull, Beatrice Onn och Jonathan Lindfeldt,
https://www.diva-portal.org/smash/get/diva2:1281592/FULLTEXT01.pdf
Sociology of love, courtship and dating, Erica Owness,
https://mrsldgordon.wordpress.com/wp-content/uploads/2015/01/erica-owens-the-sociology-of-love.pdf
Theorising love in sociological, Mihai Stelian Rusu
https://www.researchgate.net/profile/Mihai-Rusu-2/publication/316003421_Theorising_love_in_sociological_thought_Classical_contributions_to_a_sociology_of_love/links/5fa0fda9458515b7cfb5c6c8/Theorising-love-in-sociological-thought-Classical-contributions-to-a-sociology-of-love.pdf?origin=publication_detail&_tp=eyJjb250ZXh0Ijp7ImZpcnN0UGFnZSI6InB1YmxpY2F0aW9uIiwicGFnZSI6InB1YmxpY2F0aW9uRG93bmxvYWQiLCJwcmV2aW91c1BhZ2UiOiJwdWJsaWNhdGlvbiJ9fQ
چهار نگاه به عشق در ادبیات فارسی، مجید نفیسی
https://www.iran-emrooz.net/index.php/farhang/more/22664/
جامعهشناسی عشق، شروین وکیلی,
https://www.soshians.ir/fa/%D8%B9%D8%B4%D9%82-%D9%87%D9%85%DA%86%D9%88%D9%86-%D8%B4%D9%88%D8%B1/
لکان و عشق
https://www.tg-me.com/ketab_jameh/2330
هنر عشق ورزیدن، اوشو
https://www.tg-me.com/ketab_jameh/4100
علی طایفی
برخلاف وبر که معتقد بود عشق دینی، عشقی برادارنه و انساندوستانه بود ولی این دین انسانی به بیان وبر، بشدت مردانه و مبتنی بر برادری بود؛ جایی که زن، مادری و خواهری در آن نقشی نداشت. در عصر پسامدرن، عشق مبتنی بر دیدمان دینی با ظهور خردگرایی، سکولاریزم، پلورالیزم و بروکراتیزم رخت بربست و به نظر وی چنین تمایزی دیگر در جهان معاصر نیز رنگ باخته است. بنظر وبر در دنیای معاصر در ساختار سرمایهگذاری خرد کارآمد، محاسبهگر، پیشبینیپذیر و عقل ابزاری جایگزین عشق برادرانه دینی شد و عشقهای ایثارگرایانه دینی جای خود را به عشقهای اگوییستی یا خودمحورانه مبتنی بر سودخواهی فردی در نظام سرمایهگذاری داد.
از نظر سوروکین عشق پدیدهای است حیاتبخش، درمانگر ترس، قدرتی خلاق برای نیکبختی فوقالعاده، و درمانی است برای چارهجویی تنفر، مصیبت، خودکشی، جنون، مرگ و فروپاشی انسان و در نهایت وسیلهای برای فرارفتن از مرزهای محدود اگوی کوتهنظرانه انسان است. اوبرخلاف فروید در تحلیل شخصیت انسان به چهار لایه آگاهی تودرتو قایل است: ناآگاهی بیولوژیک، آگاهی زیستشناختی، آگاهی اجتماعی و در نهایت فراآگاهی یا آگاهی متعالی. از نظر او عشق در این مرحله فراآگاهی رشد و متبلور میشود. این نقطه تحولی، نهایت حقیقت، زیبایی و نیکسرشتی است و نمایانگر نوک کوه کشفیات و دستاوردهای انسان در عرصههای مختلف فعالیت انسان نظیر علم، فلسفه، دین، اخلاق، فناوری و .. است. از نظر او اینهمه منبع نهایی انرژی عشق به حساب میآید. او معتقد بود راه رهایی انسان بازگشت به عشقهای دیگرخواهانه است.
سوروکین با ابداع مفهوم امیتولوژی بدنبال تبیین رفاقت و صمیمیت نوع انسان به همنوع خود بود جایی که عشق ایثارگرایانه بارور میشود. اگرچه بنظر من روند تحول عشق مانند بسیاری از پدیدههایاجتماعی لزوما تکاملی و یکخطی نیست و دارای یک فرایند تحولی مارپیچی و سپیرال است که در هر برهه تاریخ میتوان شقوق و رسوخی از کاراکتر پیشین هر پدیده مانند عشق را جستجو و بازیابی کرد ولی عشق در آینده به کانونی ترین نیاز انسان مبدل میشود. از هم اینک میتوان شاهد بود که چگونه عشق در زندگی انسان امروز تاثیرات شگرف گذارده است.
در برنمایی گوشههایی از این عشقمرکزی در زندگی انسان امروز و فردا باید گفتار جنبش ضد جنگ تا فمینیزم، از دفاع از حقوق کودک تا همه گرایشهای جنسی، از ادبیات تا دنیای سینما و فیلم، و از ادبیات شعر و رمان تا تحقیقات و مطالعات و حتی اقتصاد و سیاست ، عشق به کانونیترین دغدغه بشر مبدل شده است. به بیان دیگر حتی انزجارستیزی یا نفرتهای مجازی در عصر معاصر راهی جز پایکوبی برای پایکوبی جشن تولد و تکثیر عشق ندارد. به بیان دیگر یکی از چارهجوییهای اساسی مسایل انسانی و اجتماعی جهان معاصر از خودکشی تا جنگ، و ازخودبیگانگی تا مسخ و دلگمگشتگی در هویت انسان امروز، عبارت از عشق و عاشقی است.
درصورت علاقمندی بازنشر دهید
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1
———————————
منابع
Kärlek mer än att älska, Rebecca Wånstrem,
https://www.duo.uio.no/bitstream/handle/10852/104784/Masteruppsats-Rebecca-W-ngstr-m.pdf?sequence=1&isAllowed=y
För kärlekens skull, Beatrice Onn och Jonathan Lindfeldt,
https://www.diva-portal.org/smash/get/diva2:1281592/FULLTEXT01.pdf
Sociology of love, courtship and dating, Erica Owness,
https://mrsldgordon.wordpress.com/wp-content/uploads/2015/01/erica-owens-the-sociology-of-love.pdf
Theorising love in sociological, Mihai Stelian Rusu
https://www.researchgate.net/profile/Mihai-Rusu-2/publication/316003421_Theorising_love_in_sociological_thought_Classical_contributions_to_a_sociology_of_love/links/5fa0fda9458515b7cfb5c6c8/Theorising-love-in-sociological-thought-Classical-contributions-to-a-sociology-of-love.pdf?origin=publication_detail&_tp=eyJjb250ZXh0Ijp7ImZpcnN0UGFnZSI6InB1YmxpY2F0aW9uIiwicGFnZSI6InB1YmxpY2F0aW9uRG93bmxvYWQiLCJwcmV2aW91c1BhZ2UiOiJwdWJsaWNhdGlvbiJ9fQ
چهار نگاه به عشق در ادبیات فارسی، مجید نفیسی
https://www.iran-emrooz.net/index.php/farhang/more/22664/
جامعهشناسی عشق، شروین وکیلی,
https://www.soshians.ir/fa/%D8%B9%D8%B4%D9%82-%D9%87%D9%85%DA%86%D9%88%D9%86-%D8%B4%D9%88%D8%B1/
لکان و عشق
https://www.tg-me.com/ketab_jameh/2330
هنر عشق ورزیدن، اوشو
https://www.tg-me.com/ketab_jameh/4100
Telegram
علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
تعهد یک جامعه شناس، پرسشگری از نهادهای قدرت، افشای نابرابری، ستم اجتماعی و جنسیتی، و سلطه طبقاتی است که آزادی و برابری حقوق اجتماعی انسان را تهدید میکند.
https://www.tg-me.com/Musikdelangiz
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tg-me.com/alitayefy
https://www.tg-me.com/Musikdelangiz
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tg-me.com/alitayefy
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) (Ali Tayefi)
📜فهرست برخي از فعاليت ها و نوشتههای من:
جامعه شناسان بدون مرز-ايران
http://iranssf.blogspot.se/?m=1
بلاگ "اجتماع بيش از دو نَفَر ممنوع":
http://atayefi.blogspot.se/?m=1
بلاگ مستقل جامعهشناسی در میهنبلاگ
https://shorturl.at/ivBHL
نشريه مستقل "جامعه شناسي ايران":
https://shorturl.at/hKPTV
کانال "سنجشگري مسايل اجتماعي ايران":
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1
کانال موسیقی، جان خرد، شعر، خردجان
https://www.tg-me.com/Musikdelangiz
کتاب هایم:
جامعه شناسی مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/2465
جامعه شناسی فرار مغزها
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/1552
موانع فرهنگی تحقیق در ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/1174
سنجشگری مسایل اجتماعی ۱
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/1240
سنجشگری مسایل اجتماعی ۲
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/2185
سنجشگری مسایل اجتماعی ۳
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/2950
سنجشگری مسایل اجتماعی ۴
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/3563
سنجشگری مسایل اجتماعی ۵
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/3692
سنجشگری مسایل اجتماعی ۶
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/4339
ترجمه عصر مهاجرت
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/1273
ترجمه مقدمه گرافیکی بر جامعهشناسی
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/3456
کودکی گمشده؛
درآمدی بر جامعهشناسی کودکی
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/4474
اشعار اجتماعی جلد یک
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/1350
اشعار عاشقانه جلد دوم
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/1629
اشعار و زمزمههای درون جلد سوم
https://www.tg-me.com/Musikdelangiz/27594
كارنامه شخصي ام:
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/2184
دسترسی به کتابها در فضای مجازی
https://www.scribd.com/uploads
تماس
@alitayefy
جامعه شناسان بدون مرز-ايران
http://iranssf.blogspot.se/?m=1
بلاگ "اجتماع بيش از دو نَفَر ممنوع":
http://atayefi.blogspot.se/?m=1
بلاگ مستقل جامعهشناسی در میهنبلاگ
https://shorturl.at/ivBHL
نشريه مستقل "جامعه شناسي ايران":
https://shorturl.at/hKPTV
کانال "سنجشگري مسايل اجتماعي ايران":
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1
کانال موسیقی، جان خرد، شعر، خردجان
https://www.tg-me.com/Musikdelangiz
کتاب هایم:
جامعه شناسی مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/2465
جامعه شناسی فرار مغزها
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/1552
موانع فرهنگی تحقیق در ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/1174
سنجشگری مسایل اجتماعی ۱
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/1240
سنجشگری مسایل اجتماعی ۲
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/2185
سنجشگری مسایل اجتماعی ۳
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/2950
سنجشگری مسایل اجتماعی ۴
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/3563
سنجشگری مسایل اجتماعی ۵
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/3692
سنجشگری مسایل اجتماعی ۶
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/4339
ترجمه عصر مهاجرت
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/1273
ترجمه مقدمه گرافیکی بر جامعهشناسی
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/3456
کودکی گمشده؛
درآمدی بر جامعهشناسی کودکی
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/4474
اشعار اجتماعی جلد یک
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/1350
اشعار عاشقانه جلد دوم
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/1629
اشعار و زمزمههای درون جلد سوم
https://www.tg-me.com/Musikdelangiz/27594
كارنامه شخصي ام:
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1/2184
دسترسی به کتابها در فضای مجازی
https://www.scribd.com/uploads
تماس
@alitayefy
Blogspot
اجتماع بیش از دونفر ممنوع
دستنوشته هایی جامعه شناختی از علی طایفی
تغییر دیدگاه
علی طایفی
دیدگاه ما از پدیدهها اغلب یکسویه است. در این یکسویگی گاه ناخواسته در چاله یا تلههای فکری افتاده و بر آن اصرار نیز میورزیم. این گرایش ساده و سهلانگارانه انسان را میتوان به بیشمار در روابط میانفردی در جامعه سراغ گرفت. در نقد از اروپامحوری در تبیین و تصویر همه چیز و همه کس چنین میآید که تفکر استعمارگری چنان پیشفرض شده است که هر محصول فکری و تحلیلی از این کانون قدرت در گیتی را امری مسلم میپنداریم. یکی از این مصادیق نقشه کره زمین است.
در ترسیم این اطلسنگاری میتوان نقشه را از زوایای مختلف دید ولی آنچه که مفروض شده اینست که اروپا در مرکز این نقشه قرار دارد و همه کشورها و مناطق نظیر خاورمیانه مبتنی بر آن تعین جغرافیایی گرفتهاند . با شکستن هنجارها و روابط مسلط در نمادها و نهادها میتوان به بسیاری از مبانی اخلاقی، مدنی، حقوقی، دینی و فرهنگی نیز چنین نگریست. با چنین نگرشی میتوان بسیاری از ارزشها و هنجارهای مسلط را نیز از هم پاشید و از نو ساخت. چنین تغییر چشماندازی ما را برای رفتار و اندیشه دیگری آماده میسازد.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1
علی طایفی
دیدگاه ما از پدیدهها اغلب یکسویه است. در این یکسویگی گاه ناخواسته در چاله یا تلههای فکری افتاده و بر آن اصرار نیز میورزیم. این گرایش ساده و سهلانگارانه انسان را میتوان به بیشمار در روابط میانفردی در جامعه سراغ گرفت. در نقد از اروپامحوری در تبیین و تصویر همه چیز و همه کس چنین میآید که تفکر استعمارگری چنان پیشفرض شده است که هر محصول فکری و تحلیلی از این کانون قدرت در گیتی را امری مسلم میپنداریم. یکی از این مصادیق نقشه کره زمین است.
در ترسیم این اطلسنگاری میتوان نقشه را از زوایای مختلف دید ولی آنچه که مفروض شده اینست که اروپا در مرکز این نقشه قرار دارد و همه کشورها و مناطق نظیر خاورمیانه مبتنی بر آن تعین جغرافیایی گرفتهاند . با شکستن هنجارها و روابط مسلط در نمادها و نهادها میتوان به بسیاری از مبانی اخلاقی، مدنی، حقوقی، دینی و فرهنگی نیز چنین نگریست. با چنین نگرشی میتوان بسیاری از ارزشها و هنجارهای مسلط را نیز از هم پاشید و از نو ساخت. چنین تغییر چشماندازی ما را برای رفتار و اندیشه دیگری آماده میسازد.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tg-me.com/علی طایفی سنجشگری مسايل اجتماعی ايران/com.alitayefi1